وَلَآ أُقْسِمُ بِٱلنَّفْسِ ٱللَّوَّامَةِ ﴿٢﴾
و سوگند به (نفس لوّامه و) وجدان بیدار و ملامتگر (که رستاخیز حقّ است)!
أَيَحْسَبُ ٱلْإِنسَٰنُ أَلَّن نَّجْمَعَ عِظَامَهُۥ ﴿٣﴾
آیا انسان میپندارد که هرگز استخوانهای او را جمع نخواهیم کرد؟!
بَلَىٰ قَٰدِرِينَ عَلَىٰٓ أَن نُّسَوِّىَ بَنَانَهُۥ ﴿٤﴾
آری قادریم که (حتّی خطوط سر) انگشتان او را موزون و مرتّب کنیم!
بَلْ يُرِيدُ ٱلْإِنسَٰنُ لِيَفْجُرَ أَمَامَهُۥ ﴿٥﴾
(انسان شک در معاد ندارد) بلکه او میخواهد (آزاد باشد و بدون ترس از دادگاه قیامت) در تمام عمر گناه کند!
يُنَبَّؤُاْ ٱلْإِنسَٰنُ يَوْمَئِذٍۭ بِمَا قَدَّمَ وَأَخَّرَ ﴿١٣﴾
و در آن روز انسان را از تمام کارهایی که از پیش یا پس فرستاده آگاه میکنند!
لَا تُحَرِّكْ بِهِۦ لِسَانَكَ لِتَعْجَلَ بِهِۦٓ ﴿١٦﴾
زبانت را بخاطر عجله برای خواندن آن [= قرآن] حرکت مده،
كَلَّا بَلْ تُحِبُّونَ ٱلْعَاجِلَةَ ﴿٢٠﴾
چنین نیست که شما میپندارید (و دلایل معاد را کافی نمیدانید)؛ بلکه شما دنیای زودگذر را دوست دارید (و هوسرانی بیقید و شرط را)!
كَلَّآ إِذَا بَلَغَتِ ٱلتَّرَاقِىَ ﴿٢٦﴾
چنین نیست (که انسان میپندارد! او ایمان نمیآورد) تا موقعی که جان به گلوگاهش رسد،
إِلَىٰ رَبِّكَ يَوْمَئِذٍ ٱلْمَسَاقُ ﴿٣٠﴾
(آری) در آن روز مسیر همه بسوی (دادگاه) پروردگارت خواهد بود!
ثُمَّ ذَهَبَ إِلَىٰٓ أَهْلِهِۦ يَتَمَطَّىٰٓ ﴿٣٣﴾
سپس بسوی خانواده خود بازگشت در حالی که متکبّرانه قدم برمیداشت!
أَلَمْ يَكُ نُطْفَةًۭ مِّن مَّنِىٍّۢ يُمْنَىٰ ﴿٣٧﴾
آیا او نطفهای از منی که در رحم ریخته میشود نبود؟!
ثُمَّ كَانَ عَلَقَةًۭ فَخَلَقَ فَسَوَّىٰ ﴿٣٨﴾
سپس بصورت خون بسته در آمد، و خداوند او را آفرید و موزون ساخت،