ٱلْقَارِعَةُ ﴿١﴾
آن حادثه کوبنده،
مَا ٱلْقَارِعَةُ ﴿٢﴾
و چه حادثه کوبندهای!
وَمَآ أَدْرَىٰكَ مَا ٱلْقَارِعَةُ ﴿٣﴾
و تو چه میدانی که حادثه کوبنده چیست؟! (آن حادثه همان روز قیامت است!)
يَوْمَ يَكُونُ ٱلنَّاسُ كَٱلْفَرَاشِ ٱلْمَبْثُوثِ ﴿٤﴾
روزی که مردم مانند پروانههای پراکنده خواهند بود،
وَتَكُونُ ٱلْجِبَالُ كَٱلْعِهْنِ ٱلْمَنفُوشِ ﴿٥﴾
و کوهها مانند پشم رنگین حلاّجیشده میگردد!
فَأَمَّا مَن ثَقُلَتْ مَوَٰزِينُهُۥ ﴿٦﴾
امّا کسی که (در آن روز) ترازوهای اعمالش سنگین است،
فَهُوَ فِى عِيشَةٍۢ رَّاضِيَةٍۢ ﴿٧﴾
در یک زندگی خشنودکننده خواهد بود!
وَأَمَّا مَنْ خَفَّتْ مَوَٰزِينُهُۥ ﴿٨﴾
و امّا کسی که ترازوهایش سبک است،
فَأُمُّهُۥ هَاوِيَةٌۭ ﴿٩﴾
پناهگاهش «هاویه» [= دوزخ] است!
وَمَآ أَدْرَىٰكَ مَا هِيَهْ ﴿١٠﴾
و تو چه میدانی «هاویه» چیست؟!
نَارٌ حَامِيَةٌۢ ﴿١١﴾
آتشی است سوزان!